وقت زیادی ندارد.دشمن از تیر رسش خارج خواهد شد.یا حالا یا هیچوقت.مردد است دستور حمله را بدهد یا خیر.خانواده های زیادی در این جنگ کشته شدند.اما برای چه باید به این چیز ها اهمیت دهد.او یک مزدور است.مزدور.به سربازانش میگوید که اماده باشند.اسلحه اش رو محکم در درستش میگیرد ماشه را میکشد.بنگ.حمله.همه با این صدا به سمت دشمن حمله کردند و در سنگر ها پناه گرفتند.او ترسش را کنار گذاشت و سعی کرد به جنگش متمرکز شود.جنگی که هیچ گاه برابر نبوده.جنگی که …..
- ۰ نظر
- ۳۰ فروردين ۹۲ ، ۱۶:۵۲
- ۶۱۳ نمایش