داستان یک غار | نقد و بررسی بازی The Cave
یک مثل هست که در عام بسیار استفاده می شود. ” آشپز که دو تا شد ، آش یا شور میشه یا بی نمک”. محوریت نقد بازی ” یک غار” بر پایه این قضیه نوشته شده است که آیا همکاری دو مرد افسانه ایی ، ران گیلبرت و تیم شفر باعث شده است که یک بازی بسیار زیبا شکل گیرد یا یک بازیِ ضعیف و تقلیدی؟....
نام: The Cave
سازنده: Double Fine Productions
ناشر: SEGA
سبک: Platform- Adventure
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳ / January / 22
پلتفرم: Mac/Microsoft Windows/Linux/ Wii U/Ps3/Xbox360
ESRB: T
ران گیلبرت با الهام گرفتن از بازی Maniac Mansion که در سال ۱۹۸۷ منتشر شد ، بازی The Cave را با همکاری آقای تیم شفر ساخت. وی در بازی MM فقط به عنوان طراح نقش داشت. بازی Cave در سبک ماجراجویی پلتفرمر یک بازی ساده ایی است که بی هیاهو منتشر شد و بی هیاهو از رقابت بازی های قوی حذف خواهد شد. ایده ساخت یک بازی توسط شفر و گیلبرت در نگاه اول کاری بس جالب و ارزشمند است ولی این بازی از مشکلاتی رنج می برد که شاید طیف کمی از بازیبازها تمایل به ادامه آن را داشته باشند.
غار سخنگو:
درست خواندید! در بازی های ران گیلبرت، ایده های خنده دار و بامزه بسیار دیده می شود. همانگونه که بازی Death Spank توانست خنده بر لبان بازیبازها بنشاند، این بازی نیز می تواند این کار را به نحو احسن انجام دهد. شروع بازی با دیالوگی جالب همراه است. غار سخن می گوید! صنعت جان بخشی یکی از پایه های بنیادین داستان سرایی بازی های گیلبرت است. ۷ کاراکتر در دوره های مختلف به این غار آمدند تا بتوانند خود را بشناسند. کاراکترها شامل راهب ، دوقلوها ، مسافر زمان ، ماجراجو ، شوالیه ، بیلی دیلاقی و دانشمند است. همانطور که متوجه شدید هر یک سمبل یک نوع انسان است و غار سمبل راه خودشناسی. راوی داستان همانگونه که به نظر می رسید ، غار سخنگو است. یکی از مواردی که در بازی های ماجراجویی آزار دهنده است در وراجی راوی است که در بازی The Cave شاهد این قضیه نیستیم. غار کم سخن می گوید ولی دیالوگ هایی که در بازی شاهد آن هستید بسیار جالب است و گاهی به کاراکتر متلکی می اندازد. به عنوان مثال کاراکتر شوالیه باید گردنبند دختر پادشاه را بگیرد و برای پادشاه ببرد. در حین این مرحله ، اژدهایی از خواب بیدار شده و دختر پادشاه را می بلعد و گردنبند را به بیرون تف می کند. در اینجاست که متلک های غار شروع می شود. ” شوالیه قهرمان داستان شاد و خوشحال به سمت پادشاه روانه می شود ولی صبر کنید…… بهتر است قبل از اینکه گردنبند را به پادشاه بدهد ، کمی آن را تمیز کند! “
بسته به اینکه ۳ کاراکتر برای بازی را کدام انتخاب کنید ، مسیر داستانی متفاوتی پیش روی شما قرار خواهد گرفت.
اولین معمای جالب بازی !
تیم شفر از نوع ۲D:
یکی از ادویه جاتی که تیم شفر برای رنگ و لعاب بازی خود استفاده می کند ، رنگ های شاد و سر زنده است. البته از لحاظ گرافیک هنری شاید به گرافیک بسیار خیره کننده Trine نرسد ولی نقاط ضعف خاصی دیده نمی شود مگر چند باگ کوچک! متاسفانه باید حواستان به کنجکاوی هایتان باشد. ممکن است از یک دالان خوشتان بیاید و به سمتش بروید ، سپس در راه بازگشت ببینید که نمی توانید از یک نردبان بالا بروید! عمق فاجعه در این است که می خواهید از بازی خارج شوید ولی بازی دارای ذخیره اتوماتیک است و تمامی این حوادث با یک اشاره ذخیره می شود.
یکی از قسمت های مفرح بازی
حق مُردن نداری!:
همانگونه که ذکر شد ، برای شروع ماجراجویی در غار باید از میان ۷ کاراکتر فقط ۳ نفر را انتخاب کنید. محوریت پیشروی در بازی بر پایه حل معما است . معماهایی که باید با استفاده از توانایی های ۳ کاراکتر برگزیده حل شود. هیچ مرگ و تنبیهی نیز برای اشتباه جواب دادن به معما وجود ندارد. متاسفانه رابط کاربری نا کار آمد است. هیچ فایده ایی در پیشروی نداشته و صرفا بار داستانی را به دوش می کشد. معمولا رسم بر این است که در ابتدای بازی ، بخش تمرینی و آشنایی با محیط بازی انجام شود ولی در این بازی به تقلید از بازی Botanicula به یکباره بازیباز وارد داستان می شود. استفاده از قدرت های ویژه در ابتدای بازی بسیار گنگ قلمداد می شود. به عنوان مثال خیلی از بازیبازها نمی دانند که قابلیت دانشمند چیست! بازیباز برای فهمیدن قابلیت های کاراکترها باید از منوی بازی ، قابلیت هر کدام را مطالعه کند. معماهای بازی از روند قابل پیش بینی بهره نمی برد و ممکن است ۲ معمای بسیار سخت و به صورت متوالی برای بازیباز رخ دهد که این امر می تواند سبب دل زدگی بازیباز از ادامه بازی شود. عدم وجود کوله پشتی (Inventory) بسیار حس می شود. چرا در یک بازی ماجراجویانه کاراکترها نباید وسایل به دست آمده را ذخیره کنند؟
در لوکشین های معدود بازی ، به رسم سایر بازی های ماجراجویی ، نوشته های حکاکی شده بر روی دیوارهای غار وجود دارد که در اصل یک نقاشی است! بازیباز هیچ دلیلی در بازی برای پیدا کردن تمام نقاشی ها پیدا نمی کند و این بخش به عنوان یک مدل برای تزئین استفاده شده است.
احساس می کنی به بن بست رسیدی ولی باید بپری!
Double Fine توانسته یک بازی ماجراجویی بسیار زیبا را خلق کند. نمرات تقریبا قابل قبولی نیز دریافت کرده است ولی این بازی که توسط ۲ آشپز ساخته شده است برای بسیاری از بازیبازها بی نمک خواهد بود و عده ایی قلیل می توانند از بازی لذت برده و آن را به اتمام برسانند.
نکات مثبت: راوی داستان بسیار خوب ، ارزش بالا برای شروع مجدد
نکات منفی: عدم وجود Inventory ، توازن بین مسیرهای مختلف کاراکترها برقرار نیست ، باگ های آزار دهنده
نقد و بررسی انجام شده با توجه به نسخه ی PC به نگارش در آمده است.
داستان: ۳۵/۴۰
گرافیک: ۳۰/۴۰
گیم پلی: ۲۵/۴۰
جذابیت: ۳۰/۴۰
نمره کل: ۳۰/۴۰
