مصاحبه با کارگردان DLC ظلم شاه واشنگتن بازی AC III
به بهانه ی انتشار اولین دی ال سی از بازی اساسینز کرید ۳ ، مصاحبه ای با کارگردان آن Marc-Alexis Côté انجام شده است که در ادامه میتوانید آن را ببینید . در این مصاحبه از این گفته شده که چطور کانر میتواند مخفی شود یا چگونه با مادرش در دنیای ماده در ارتباط است و . . .
دی ال سی ظلم شاه واشنگتن در سه قسمت به نام های The Infamy, The Betrayal, و The Deception عرضه میشود . اولین نسخه آن به نام The Infamy چند روزی ست که عرضه شده است .
داستان به طور خیلی خلاصه از این قرار است که واشنگتن بعد از این که به پادشاهی میرسد ، مردم بیگناه زیادی را میشکد و هیچ کس به غیر از شما نمیتواند او را متوقف کند ...
چه شد که تصمیم گرفتید داستان این DLC جدا از داستان بازی باشد ؟
هنگامی که کار بر روی این محتوا را آغاز کردیم ، تمام سعی ما بر پربار شدن آن بود . یک روایت بزرگ از تاریخ که میتواند چیزهای تازه ای را آشکار کند . ما میخواستم یک گیم پلی جدید را پیاده کنیم و این اصلا با داستان بازی اصلی نمیساخت . به همین دلیل داستان بازی اصلی را کنار گذاشتیم و به Ratonhnhaké:ton نیز به عنوان یک اساسین نگاه نکردیم . بکار بردن گیم پلی جدید ، حیاتی ترین مسئله برای ما بود . شما فرض کنید فردی AC III را ، به طور کامل و ۴۰ ساعت بازی کرده باشد . حالا بازی کردن به همان گونه و سپری کردن ۷ ساعت تکراری دیگر در این DLC ملال آور خواهد بود . ما داستان بازی را بسیار زیبا ساخته ایم ، قدرت های جدید ، امکانات جدید به همراه وابستگی به بازی اصلی ، مهم ترین چیزها هستند .
کانر در این DLC چه تفاوت هایی با نسخه اصلی بازی میکند ؟
نمیخواهم داستان را بیش از این لو دهم ، اما شما فردی هستید که باید در بازی معماهای زیادی را حل کنید ، برای مثال چرا مادر شما زنده است و اینجا چه کار میکند ؟ به نظر من فهمیدن آن در طول داستان بازی بسیار جذاب تر از گفتن من است !
شما باید بفهمید که چرا کانر بازی اصلی ، دیگر Ratonhnhaké:ton است و یک اساسین نیست و . . . این نیز یکی از نکاتی است که در طول ۳ دی ال سی ، به طور کامل به آن جواب داده میشود .
پس خودش هم میداند که در یک دنیای دیگر است ؟؟
بله ! او کاملا از این مسئله آگاه است و میداند که بعضی چیزها درست و بعضی نادرست هستند . به هر حال او به واقعیت وابسته است ، حالا اگر بخواهد ، میتواند از آن فرار کند !
سری بازی Assassin’s Creed همیشه از عناصری غیر طبیعی بهره گرفته اند ، اما نه تا این حد !(نامرئی شدن کانر) به نوعی کار شما سنت شکنی بوده است ، در مورد آن کمی توضیح دهید .
به نظر من تنها چیز خاص و عجیب در این سری ، سیب عدن بوده است که در سکانس های پایانی هر نسخه ، توانایی ها و اطلاعاتی از آن بدست می آورید . در واقع توجیه نیروی آن سیب ، چیزی فراتر از علم مادی انسان هاست . دقیقا این موضوع برای کانر در این دی ال سی نیز صدق میکند . ما نمیتوانیم با استفاده از قوانین علمی الآن ، نامرئی شدن کانر با استفاده از قدرت گرگ ها را توجیه کنیم .
هنگامی که کانر این قدرت را داشته باشد ، به یک نوع سفر روحی میرود ، این حالت چگونه است ؟
ما در این مورد ، کمی هم از Animus کمک گرفتیم و کمی هم از عقاید بومیان آمریکا ! آنها نگاه ویژه ای به آسمان و رنگ سفید و توانایی های حیوانات داشتند . این کار را برای ما راحت کرد تا بتوانیم این توانایی خارق العاده را به کانر بیفزاییم .
جرج واشنگتن در این DLC به عنوان یک تبهکار شناخته شده است ، با وجود این که در نسخه اصلی ، یکی از رهبران بزرگ انقلاب بوده است ، شما چه تغییراتی در تاریخ واقعی داده اید ؟
بعضی دست کاریها را در جنگ های او با بومیان انجام دادیم و پیاز داغ آن را زیاد کردیم . اما شما واشنگتنی که در بازی میبینید ، با واشنگتن واقعیت ، خیلی تفاوت دارد . در داستان بازی ، واشنگتن تحت تاثیر قدرت سیب عدن قرار گرفته و خود را باخته است . در حالی که در واقعیت ، اصلا همچنین چیزهایی وجود ندارد . پس کسی که تا بحال واشنگتن را نمیشناخته است ، نباید از فقط از روی یک بازی در مورد او قضاوت کند !
این DLC مانند یک نمایش تلویزیونی ساختاربندی شده بود ، چرا اینگونه و اپیزودیک ؟
مدل اپیزودیک ، یکی از مدلهایی بود که ما واقعا آن را دوست داشتیم . چند شرکت دیگر را دیدیم که به آن فرک میکنند و ما آن را بر روی AC III اعمال کردیم . از بسیاری از جهات ، این گونه ساختار بهتر است ، برای کسی که اولین بار است دارد AC بازی میکند ، آنها جذاب بوده و برای همه میتواند داستان بازی را شفاف تر کند . ما وقت زیادی را سر این گونه ساختار صرف کردیم ، بعضی وقت ها کاملا ارتباط خود را با دنیای بیرون قطع میکردیم تا تمرکزمان بهم نخورد ، چند شبانه روز نمیخوابیدیم ولی وقتی رضایت مردم را دیدیم ، شگفت زده شدیم . البته هنوز چیزهای زیادی برای دیدن و شگفت زده شدن وجود دارد ، اما همین برای ما کافی ست .
